دستهای پنهان در تحمیل مشروعیت اشغالگری اسرائیل
«پنجره کوچکی برای دفاع از خودمان در برابر اسرائیل داریم و این هم در حال ناپدید شدن است. چون آنها کنترل همه چیز را در دست دارند؛ ثروت، الگوریتم(تکنولوژی) و اسلحه.»
این یکی از آخرین اظهارات فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه سرزمینهای اشغالی فلسطینی در سازمان ملل است که بعد از انتشار گزارش مفصل خود درباره اقتصاد نسل کشی در غزه طرح کرده است. شاید اگر دانش و گفتمان هم جزو عوامل تحت کنترل در این عرصه میآمد، تصویر روشنتر بود.
بحران کشتار در غزه از طریق گرسنگی و تشنگی دادن به مردم، این روزها به جایی رسیده که شاید عناوین جرایم سنگین بینالمللی مثل نسل کشی و پاک سازی قومی، دیگر تصویر کاملی از آن نیست.
آلبانزه که بلافاصله پس از انتشار گزارش، از سوی آمریکا تحریم شده، حالا به عنوان یکی از نامزدهای جایزه صلح نوبل مطرح است.
شاید بهترین چکیده از گزارش او به سازمان ملل، با عنوان «از اقتصاد اشغال، تا اقتصاد نسل کشی» را وب سایت «کراک وی» مطرح کرده باشد. این رسانه که رابطه میان بحران انسانی در غزه و سودآوری شرکتهای بزرگ بینالمللی را بررسی کرده میگوید، این سود آوری نه تنها بدون توجه به فاجعه در حال تداوم است، که اساساً بحران انسانی، عامل اصلی تداوم سود آوری این شرکتها است.
تداوم بحران، در خدمت استمرار سود
گزارش آلبانزه صراحتاً اشاره میکند که نسل کشی در غزه، دقیقاً به دلیل پر سود بودن برای شرکتها و افراد نام برده شده در آن ادامه یافته است. بورس اسرائیل در طول بیست ماه نسل کشی، ۲۱۳ درصد رشد داشته است.
از آن سو همدستی غولهای تجاری دنیا مثل مایکروسافت، آمازون و گوگل در کنار دانشگاهها در اروپا و آمریکا و البته رسانهها و بانکها و نهادهای مالی، نه تنها از نسل کشی و پاک سازی قومی در غزه سود بردهاند، بلکه عامل «سفید شویی» جنایت و مشروع کردن آن هم شدهاند.
گزارش استدلال میکند که اقتصاد ذینفع در اشغال مناطق مختلف فلسطینی و شهرک سازی در آنها، در اقتصاد نسل کشی در غزه استمرار یافته است.
همان شرکتهایی که از دههها پیش تا امروز در کار تخریب خانههای فلسطینیها و جایگزین کردن اسرائیلیها بودند، امروز هم از راه با خاک یکسان کردن منازل آوارگان غزه درآمد کسب میکنند.
فرایند همزمان کسب سود از نسل کشی و اشغال، و مشروع سازی کشتار را میتوان از این سخنان آلبانزه در گفتگو با «مهدی حسن» روزنامه نگار آمریکایی-پاکستانی درک کرد: «شرکتهای ساخت و ساز هیوندای، ولوو و کاترپیلار در فراهم کردن امکانات تخریب خانههای فلسطینیها و توسعه ساخت و ساز برای شهرک نشینان اسرائیلی فعال بودهاند و به خاطر همین موضوع از نسل کشی در غزه و اشغال کرانه باختری سود بردهاند.»
امّا در ادامه مشروع سازی این عملیات بر عهده غولهای اجاره املاک است: «شرکتهای بوکینگ و ایربی اندبی هم در اجاره دادن همان املاک غصب شده از سوی اسرائیلیها کار کردهاند. آنها با انتشار اطلاعیههای پر زرق و برق درباره خانههایی که روی خون فلسطینیها ساخته شده، عملاً کاری میکنند که مردم دنیا اصلاً تنها یک هویت از این زمینهای اشغالی به یاد بیاورند، و آن هم اسرائیلی است.»
گزارش آلبانزه همچنین درباره نقش رسانههای غربی در پیشبرد اهداف نسل کشی، آنها را به دو دسته رسانههای انکار کننده نسل کشی و رسانههای مشارکت کننده در آن تقسیم کرده است. آلبانزه در گفتگو با «الجزیره» قطر توضیح می دهد: «مشارکت در نسل کشی و انکار آن با سکوت، سفیدشویی و دیگر- سیاستها انجام شده است. اسرائیل مکرراً و بیوقفه تکرار میکند، ما نیاز داریم حماس را نابود کنیم. ولی حماس با وجود نابودی رهبرانش، به کار خود ادامه داد. اسرائیل در واقع مقاومت فلسطین را هدف گرفت. در این موقعیت اگر شما از شرکتهایی مثل پالنتیر، یا سیئو بپرسید چرا همه خدمات خود را در اختیار اسرائیل قرار دادید، آنها خواهند گفت نه، ما برای از بین بردن تروریست کار کردیم.»
در هفتههای گذشته و پس از روزها گرسنگی و تشنگی دادن عمدی از سوی اسرائیل به ساکنان غزه، شبکه الجزیزه با پخش گزارش تحقیقی تکان دهنده، پرده از عملیات پیچیده ارتش این دولت، با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برداشت، که با هدف جا به جایی قهری مردم غزه به «رفح» انجام شده است.
الجزیره در این تحقیق با استفاده از دادههای ماهوارهای، به الگوی ثابتی از سالم باقی گذاشتن مشکوک چند مدرسه و داروخانه، با فاصلههای متفاوت در منطقه ویران شده رفح دست پیدا کرد، که در طول دو سال نسل کشی هیچ آسیبی به آنها وارد نشده است.
فرایند پاک سازی هوشمند قومی، از راه تکنولوژی و رسانه
با اظهار نظر اخیر وزیر دفاع اسرائیل در مورد «جا به جایی انسان دوستانه» مردم غزه به رفح، از راز این ساختمانهای سالم مانده در میان ویرانههای رفح پرده برداشته شد. قرار است مردم گرسنه غزه، تازه اگر تا زمان جا به جایی اجباری زنده بودند، به منطقهای «منتقل» شوند که در آن هم سرپناه هست، و هم دارو و درمان.
این فرایند پاک سازی قومی هوشمند، جز از راه استفاده ارتش اسرائیل از ابزارهای هوش مصنوعی برای مشروع کردن نسل کشی امکان پذیر نیست.
همان وزیر دفاع اسرائیل قبلاً، هوش مصنوعی را به یک «سلاح» در دست ارتش این دولت تشبیه کرده بود. اشاره او بیشتر به پروژه جنجالی «نیمبوس» است که با مدیریت مستقیم ارتش اسراییل و پیمان کاری «گوگل» و «آمازون»، و «مایکروسافت» و «آلفابت» انجام شده و بیش از یک میلیارد دلار تنها به جیب گوگل ریخته است.
ما تنها در آمار تقریباً هزار کشته مردم غزه را که به ایستگاه آمریکایی-اسرائیلی توزیع غذا هجوم بردهاند- میشنویم. یا دست کم پنج هزار پزشک کشته شده اهل این باریکه به گوشمان میرسد و نمیدانیم، پشت این هدف گیریهای دقیق، ابزارهای پیچیده هوش مصنوعی در خدمت ارتش اسرائیل پنهان شده است؛ کمترین شلیکها با بیشترین نابودیها، در میان حیاتیترین منابع انسانی یعنی پزشکان، که فقدان آنها خود، به- مرگ جمعیت بیشتری میانجامد.
جدا از مشروع سازی پاک سازی قومی برای اسرائیل، خود گوگل هم که آلبانزه آن را به همراه دیگر غولهای تکنولوژی، «همدست» نسل کشی توصیف کرده، با توجیه آزاد بودن تولیدات تکنولوژیک و بیارتباط بودن- نیمبوس به استفاده نظامی، تلاش کرد از اتهامات فرار کند.
بعدها امّا، وب سایت «وایرد» فاش کرد این پروژه، از ابتدا با سفارش و مدیریت اسرائیل، و با اهداف چند منظوره دادههای بیومتریک، تشخیص چهره و تحلیل رفتار فلسطینیها، و البته در اختیار گذاشتن فضای- ابری گسترده در خدمت ارتش این دولت راه افتاد.
«سرگی برین» مدیر بخش هوش مصنوعی گوگل و آلفابت، از اسراییلیهای روس تبار است که در پاسخ به ادعای گزارش آلبانزه مبنی بر سود بردن از نسل کشی مردم غزه، به کار بردن اتهام نسل کشی برای اقدامات اسرائیل را «توهین به یهود» دانسته بود.
بی دی اس، کمپین جهانی تحریم محصولات حامی اسرائیل، قبلاَ پیشنهاد کرده بود، بازی اکس باکس به عنوان یکی از پر سودترین محصولات مایکروسافت از سوی مردم در سراسر دنیا تحریم شود.-
دستکاری در فهم ما از مساله فلسطین، با پول و تهدید
سرکوب اعتراضات به همدستی شرکتها و دولتها با اسرائیل در همه این سالها، و نسل کشی او در دو سال گذشته، جز از طریق کنترل دانش و مشروعیت بخشی قهر آمیز به اقدامات این دولت در مراکز دانشگاهی امکان پذیر نبود.
در گزارش فرانچسکا آلبانزه، گزارشگر ویژه فلسطین اشغالی در سازمان ملل، اشارههایی هم هر چند گذرا به سرمایه گذاری اسرائیل و حامیان آن در دانشگاههای دنیا برای تولید دانش امنیتی و حذف صدای- فلسطینی از علوم انسانی شده است.
علوم مهندسی مورد نیاز دستگاه امنیتی اسرائیل، و مهمتر از آن، تحمیل گفتمان مالکیت اسرائیل بر سرزمینهای فلسطین اشغالی به شیوههای مختلف سرکوب و تهدید، و البته با استفاده از علوم انسانی سانسور شده، روشهای مختلف همکاری دانشگاههای اسرائیلی و غربی برای تداوم اشغال و نسل کشی آمده است.
شواهد در این بخش باز نشان میدهد، چطور دست پنهان سود و خصوصی سازی، به کمک امنیتی سازی فضای دانشگاه، به نفع اسرائیل عمل میکند.
دانشگاه MIT آمریکا که به تحصیل بسیاری از روسای جمهور تاریخ این کشور در آن مشهور است، از سال ۲۰۱۵، ۱۱ میلیون دلار از وزارت دفاع اسرائیل برای انجام پژوهش در حوزه فناوری امنیتی گرفته است.
به شهادت گزارش آلبانزه، از سال ۲۰۱۴ برنامه افق اروپای کمیسیون اروپا، همکاری با نهادهای اسرائیلی، از جمله آنهایی را که در آپارتاید و نسلکشی شریک هستند، فعالانه تسهیل میکند. این کمیسیون بیش از ۲.۱۲ میلیارد یورو به نهادهای اسرائیلی، از جمله وزارت دفاع، اعطا کرده است، در حالی که مؤسسات دانشگاهی اروپایی هم از این همکاری سود میبرند.
قبلاَ هم در همان اروپا، بوندستاگ آلمان قطعنامهای تصویب کرده که شامل بازرسی سیاسی دانشجویان بینالمللی و محدود سازی همایشها یا سخنرانیهایی با موضوع فلسطین (مثلاً لغو سخنرانی آلبانزه در دانشگاههای مونیخ و برلین) شده است.
همین سیاست محدود سازی استاد و دانشجو، در کشورهای دیگر اروپایی مثل سوئد، بریتانیا، فرانسه و بسیاری دیگر از کشورها اجرا شده است.
از آن سو بر اساس همین گزارش، «دانشگاههای فلسطینی در کرانه باختری و غزه به طور مکرر هدف حمله نظامی، تعطیلی اجباری، دستگیری استادان و دانشجویان، و منع واردات تجهیزات آموزشی قرار گرفتهاند.»
شماری از اساتید دانشگاه تورنتوی کانادا هم، پس از انتشار گزارش آلبانزه در شورای حقوق بشر سازمان ملل، در گزارشی که برای وب سایت الجزیره ارسال کردند، از ارتباط تنگاتنگ خصوصی سازی مدیریت دانشگاهها در این کشور، با اعمال نفوذ گسترده لابی اسرائیلی در سیاستهای این دانشگاه مهم پرده برداری کردند: «در طول ۱۲ سال گذشته، درگیریهای این دانشگاه با موسسات اسرائیلی به سرعت افزایش یافته و در زمینههای مختلف از علوم انسانی گرفته تا امنیت سایبری گسترش یافته است. بسیاری از سرمایه گذاران صهیونیست در این دانشگاه، با شرکتهای همدست و موسسات اسرائیلی ارتباط دارند و به طور فعال در شیوههای استخدام دانشگاه دخالت کردهاند.»
به نوشته آنها: «این پدیده را باید در چارچوب قطع بودجه آموزش عالی دولتی درک کرد، که دانشگاهها را مجبور به جستجوی منابع مالی خصوصی میکند و این موسسات را در معرض دخالت سرمایه گذاران قرار میدهد.
باز از آن سو، دانشگاهها و دولتهای اروپایی با سرمایه گذاری در علوم باستان شناسی و تاریخ سانسور شده، به حذف هدفمند صدای فلسطین در درازای تاریخ پرداخته و از همین راه، به جا انداختن صدای قهر- آمیز اسرائیلی به عنوان تنها ساکنان آن سرزمین کمک کرده است.